مدیر وبلاگ
 
فولادمحله
جمع آوری اطلاعات و اخبار روستای زیبای فولادمحله
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 17
بازدید دیروز : 0
کل بازدید : 8284
کل یادداشتها ها : 1
خبر مایه


1 2 >

 

کتاب «یوم الخلاص» که یکی از ترجمه‌های آن با نام «روزگار رهایی» منتشر شده است، نوشته عالم لبنانی «کامل سلیمان» می‌باشد. وی در این کتاب به نشانه‌های ظهور، وضعیت آخرالزمان و زمانی که نزدیک به ظهور امام عصر(عج) می‌باشد و چگونگی حکومت آن حضرت و چگونگی زمین و مردم آن در روزگاری که بساط ظالمین برچیده شده است پرداخته و تمام روایات و مطالب را با ذکر دقیق اسناد آن جمع‌آوری نموده است.
آنچه در پی می‌خوانید مطالب خلاصه شده‌ای از این کتاب در خصوص فساد زنان، فساد مردان، نماز مسلمان نمایان و مساجد منحرفین از اسلام راستین در آخرالزمان و علمای نفس‌پرست در آخرالزمان است که همگی از روایات مستند استخراج شده است.    لطفا به ادامه مطلب توجه فرمایید.......





  

در مراسم تجلیل از نخبگان فرهنگی استان سمنان  که با حضور استاندار محترم  ، رئیس بنیاد نخبگان ، مدیرکل فرهنگ وارشاد، مدیر کل آموزش و پرورش ، رئیس صدا وسیمای و دیگر مسئولین ارشد استان در تالار آفتاب سمنان برگزار گردید ، ازآقایان دکتر اسماعیل ایمانی فولادی و سید رضی موسوی فولادی به عنوان نخبه فرهنگی استان تجلیل شد .

آقای دکتر ایمانی پزشک در مانگاه فرهنگیان سمنان بوده که دارای سوابق باارزشی در زمینه فعالیتهای علمی ،خدمات بهزیستی و سلامت خانواده می باشد .  آقای موسوی ، چندمقاله علمی در زمینه جغرافیا و برنامه ریزی شهری ،مقام نخست مسابقات هنری و ورزشی استان وکشور ، داور ملی بیس بال کشور و همچنین داور نمونه مسابقات قهرمان کشوری بیس بال  را در کارنامه خود دارد .  (اردیبهشت 90)


  

در پی اعلام منابع طبیعی مبنی بر کوچ دام در فصل سرد سال به مناطق ییلاقی و استفاده از مراتع فولادمحله فقط در 4ونیم ماه از سال ، دامداران فولادمحله به دلیل عشایر نبودن و نداشتن مراتع در مناطق گرمسیری مخالفت خود را اعلام داشته و پس از کشمکشهای طولانی مقرر شد مراتع به دو قسمت بالا بند و پایین بند تقسیم شده و دامداران 6ماه از فصل سرد را در پایین دست و 6 ماه از فصل گرم را در بالادست به چرادام بپردازند.


  
سیب سیب سرخ سیب سرخ قصه ی آغاز یک خواهش ساده بود که مرا ازآسمان خدا به زمین چشمهای تو کشاند وحالا که غریب لحظه های سرخ تو ام به هیچ چیز فکر نمی کنم جز اینکه… ای کاش ای کاش تو هم دیوانه ی عطر سیب می شدی شاید که مست عشق همراه ساده [...]
  
به کنجی ساکت وتبدار در ان تاریکی مبهم قلم بی تاب می بوسد نگاه سرد کاغذرا وواژه بی رمق،دلگیر می میرد بگو تنها تر از شاعر شنیدی؟ در این ساعات بی واژه کسی آیا سراغی از من شاعر که نه عاشق نمی گیرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
  
 

اصطلاحات محلی و قدیمی

 

سیاه ماه  =     اصطلاح قدیمی است که اواسط تابستان را گویند ومرگ و میر به دلیل شرایط بهداشتی و غذایی زیاد بود .

شوم خار =      بردن غذا از منزل خود به منزل عزادار و صرف آن در آن منزل که خیلی سالهای پیش مرسوم بود .  

مادرومه  =     اولین کسی که با تحویل سال نو وارد خانه می شود این فرد معمولا خوش یمن می باشد  

خازندی  khazendi   =     کسانی که برای گرفتن بله از خانواده عروس به منزل آن میروند     

ساغری =       در گذشته ها به نوعی از کفش زنانه می گفتند

چمشک   chameshk =     در گذشته ها به نوعی از کفش مردانه می گفتند

 لته   late =      جدا شدن گوسفندان  از گله

پاتو ، پاپیچ ، لنگ دله =    شالی پشمی که در زمستان به پا می بستند

چغا پشلوار =      کد و شلوار پشمی

کشتا ک =       نون تنوری خیلی کوچک برای بچه ها  

قتلمه   ghatelme  =     نانی که در داخل روغن پخته شود

کرکوپا =     خوشه های گندم جمع آوری شده دریکجا

کروج =       محل جمع آوری خوشه های گندم که دور آن برای محافظت به ارتفاع 1 الی 2 متر دیوار شده باشد

آجم =      گذرگاه آب کرت های زمین کشاورزی

کارکه – کاریک  =     گذر گاه مسیرآب کشاورزی که زیر دیوار واقع شده باشد

واسو =       گون بزرگ خشک شده که بر روی نورگیر سقف آغل گوسفندان می گذاشتند  

لوجم =      نور گیر سقف انبار ها و خانه های قدیمی

نپّار =      مکان تقریبا بلندی که با چوب درست می کنند برای قرار دادن علوفه

دوآله =     بدنه درخت «خصوصا درخت ارس » که به عنوان ستون در بناها و نپار استفاده می شد   

کارد – چپّون =       کسی که نگهداری گوسفندان مردم را در مراتع و جنگل  به عهده دارد

گالش =      کسی که نگهداری گاوهای مردم را در مراتع و جنگل به عهده داشت

آرون =     محل اسکان گوسفندان در تابستان در داخل کوهها که فاقد سر پناست  

چفت =     محل نگهداری گوسفندان در فصل زمستان و اوایل بهار که دارای سرپناه است

شوچر =    چراندن گوسفندان در نیمه های شب  

خا لک =    بره بسیار ضعیف

توقلی=     بره  2 ساله

شیشک =   بره  2 ساله و نیم 

دبر deber   =    کل ( بز نر) چندین ساله

کولار =    بزغاله  2 ساله

چبش chabesh =  بزغاله 2 ساله و نیم

ورزا   verza =     گاو نر چند ساله

جنکا jonka   =     گاو نر یک ساله

منگو =      گاو ما ده شیرده 

تلم  talem  =      گاو ماده یک ساله

لوش =      مانع ای مشبک  که به وسیله چوب درست نموده و درورودی باغ ها نصب می نمایند  

کا سون =   مقدار گندمی  که به حاضرین در خرمن به عنوان انعام می دادند

تیم =     بذر گندم و غلات برای کاشت

کیله =    کاسه ای که 3 کیلوگندم در آن جا گرفته و برای اندازه گیری وزن از آن استفاده می نمودند

خراس =     آسیاب دستی که از جنس سنگ بوده است

طلم  telem  =     پوست گاو دباغی شده یا  استوانه ی چوبی  که شیر را در داخل آن ریخته و با فرآوری شیر از آن کره می گیرند

خبیث – یک من  - یک کیله  =     هزار مترمربع زمین

جریب =      ده هزار مترمربع زمین  

کا تلن   catlon =       دستگاه ساده نخ ریسی مخصوص مردان  که به وسیله آن پشم را تبدیل به نخ می نمودند

چل   chal =       دستگاه نخ ریسی مخصوص زنان که به وسیله آن پشم را تبدیل به نخ می نمودند

کرگاه   cerga  =      دستگاه بافندگی که به وسیله آن گلیم ، جاجیم ، کرباس و پارچه می بافتند

خرزین =     سکوی کوچک که در ورودی اتاق بنا می کردند و ظرف آب و غذا راروی آن می گذاشتند

لیفا =      وسیله ای که دارای یک دسته وسه شاخ چوبی در جلوی آن بوده و برای باد دادن کاه و جدا کردن گندم مورد استفاده قرار می دادند

چکه سما =      رخص محلی زنان همرا با دست زدن

کا لی =      آشیانه پرندگان و لانه مرغ و خروس

سرکا تی =      پارچه ای که چندین بار تا می خورد و زنان آنرا بر سر خود گذاشته و وسایلی از قبیل بادیه آب ، هیزم و ... را روی آن قرار می دادند. 

غریب خاک =       مکانی در جنوب شرقی فولادمحله که محل دفن افراد غریبه به صورت مجزا بوده است

اوفتاب شونه مار =      غروب کردن افتاب

حمّوم =      پوست دباغی شده که در آن آرد و گندم می ریختند

شیردون =      پارچ مسی که در آن شیر و آب می ریختند

جوله =      پارچ چوبی که در آن شیر و آب می ریختند

پی شوم =     دسر بعد از شام

عشیر ashir =     دادن طعام در نیمه شب عاشورا بعد از اتمام عزاداری  (  قبل از مراسم صبح صادق )  افرادی که هرکدام چندین نفر را به منزل میبردند و طعام می دادند

ازال =      وسیله شخم زمین که در گذشته با گاو شخم می کردند که ازقسمتهایی بانام لت – ازال آهن – کمونه – ازال تیر – بزپی – ازال دسته – جفت اون چو  و  کچب تشکیل می شد .

چلکه  chelke   =      مجزا شده از کلیات ( جزء)

الم شنگه =      سرو صدا به پا کردن  

کلی مار =       قفلهای چوبی که برای قفل کردن درب استفاده می شد و از دوقسمت کلی و کلیمار بوده است کلی جای کلید و کلیمار جای قفل مورد استفاده قرار می گرفت  

درکندا =      چهار چوب درب

 کر  koer  =     یعنی لولای چوبی که درب را در محور خود می چرخاند .

اگره  egre   =       نوعی آش که با آرد درست می شد .

رغون چنگلی =       روغن دمبه که در آن نون می ریختند و می خوردند

قارمه =       گوشت پخته شده که در داخل پوست گوسفند نگهداری و به مرور زمان مصرف می شد

خدنگ   khodang   =        وسیله ای بود چوبی برای کشیدن آب از چاه

لائنج =       به مظهر قنات ( جایی که آب از قنات بیرون می آید ) می گویند

تیلک =       مزرعه گندمی که تازه سبز شده باشد

اشتلم   eshtelem  =       هلهله زنان در عروسی

دشتی بون =       کسی که مسئولیت حفظ و نگهداری مزارع یک منطقه را به عهده دارد

شوپی =       گردش در مزارع هنگام شب برای جلوگیری از تخریب مزارع توسط خوک

بندوسته =    مالیدن گل سفید به دیوارهای اتاقها برای سفید شدن دیوار

چال سنگ =   چال 15 سانتی به قطر 15 سانت درداخل سنگ رسی ایجاد کرده و برنج و گندم داخل آن ریخته و با زدن ضربه به داخل چال مواد داخل آن را آرد می کردند

پتخال =    خاکستر همرا با زغال آتش گرفته

خم =    یا خمره که در داخل اتاقهای بسیار قدیمی با گل و آهگ و ساروج با ارتفاع یک متر درست می کردند و آرد یا گندم را داخل آن می ریختند و با منفذی که در زیر آن بود آرد یا گندم را برای استفاده   از آن خارج می کردند .

کترا  =  ملاغه چوبی دسته بلند که برای هم زدن سمنو و آرشه استفاده می نمایند

لاک و لاک رن  =  لاک طشت چوبی که بیشتر در آن خمیر می کردند و لاک رن  وسیله فلزی با دسته چوبی که خمیر چسبیده به لاک را به وسیله آن جدا می کردند   

شی =    باران نرم    -    قهوه ای کمرنگ  

کلا = کوزه ای که در داخل آن آب یا ترشی یا مواد غذایی دیگرمی ریختند و معمولا دارای لعاب بود

کله = جوب آب   - اجاق درست شده با سنگ و گل که وسایل پخت غذا را روی آن گذاشته و زیر آن آتش می نمودند  

حلم او =  آب برنج  آبکش شده

لی = تونلی که در دل کوهها برای نگهداری دامها با دست حفرمی کردند مانند " کل ارس "  لی

قراچه = ظرف مسی در پوش دار که درآن لبنیات می ریختند

گارماست = مخلوط شیر و ماست داخل مشک که بیشتر چوپانان استفاده می نمودند

بن در = محل ورود و خروج گوسفندان از  آغل 

کرو = محل نگهداری بره های تازه زاییده در داخل آغل

شوروا = نوعی آش که برای بیمار می پختند ( سوپ)

 

 

برگرفته از کتاب در دست تالیف سیمای فولادمحله   تالیف سید رضی موسوی فولادی

 


  

تاریخ فولادمحله :

        فولادمحله در روزگاران باستان بخشی از ایالت پارت به شمار می رفت در دوران هخامنشیان تحت سیطره و نفوذ شاهان هخامنشی قرار داشته و حکمرانانی از سوی شاهان هخامنشی بر این ناحیه حکومت می کردند . در دوران ساسانیان خاندان فیروز اول و کاووس تا دوران اسلامی بر این ناحیه حکومت کردند در زمان دوران اسلامی باو (نوه کاووس)بنیانگذار حکومتی به نام آل باوندیان شدو جبال هزار جریب فولادمحله را محل اقامت خود برگزید این خاندان که به اسپهبدان طبرستان مشهور بودند در زمان خود فولادمحله را در شمار سرزمین طبرستان شناختند در زمان انوشیروان این سرزمین به کاون (قارن) واگذار شد این خاندان به قارن وند مشهور بودند و تا سال 225 هجری قمری بر این ناحیه و بخش بزرگی از طبرستان حکمرانی کردند که مشهور ترین این خاندان مازیار بود فولادمحله در واقع حصار محکم قارنیان بوده که آل قارن ذخیره ها و خزینه ها در این محل داشته اند . در طی دوران اسلامی فولادمحله زیر نفوذ حاکمان مازندران بوده و به آنان مردان جنگجو و خراج پرداخت می کردند و همواره این حاکمیت تا پایان حکومت پهلوی به صورت نفوذ رئیس و کد خداادامه داشته است .

محل استقرار قبلی مردمان فولادمحله در کوههای اطراف فولادمحله که گذشتگان آن را 70 ده قلمداد می کردند بوده است که در زمان سلطنت کریم خان زند توسط عالم معروف منطقه فولادمحله و بخشی از مازندران به نام شیخ فاضل که به دستور کریم خان زند این منطقه در قبول او بوده است به تپه ای که در حال حاضر در داخل فولادمحله کنونی قرار دارد اسکان داده شد و این کار برای رهایی از ظلم و تهدید همسایگان شمالی خصوصا ترکمنها و یاغی ها صورت گرفته بود از جمله تدابیری که شیخ فاضل برای محافظت از جان و مال افراد اندیشیده بود کندن خندق و حصار کشی دور تپه ودر نظر گرفتن دو دروازه و دو پل ارتباطی برای ورود و خروج افراد از قلعه بوده است همچنین شیخ فاضل بنای مسجد ،مکتب خانه و حمام خزانه ای را هم تدارک دیده بود که به دلیل نوسازی مسجد و احداث حمام بهداشتی در همان نقطه ، اثری از آن بناها نیست .قدمت فولادمحله بر اساس کاوش ها و بررسی های انجام شده در قبرستان سر به 5500 سال قبل از میلاد بر می گردد.

 صنیع الدوله در سفر نامه خود معروف به مطلع الشمس در عبور از این منطقه می نویسید :« ... از تنگه پرور گذشته چمن رسم رودبار است در کمال سر سبزی وخرمی در انتهای این چمن دو راه است یکی در طرف جنوب شرقی که از آهوان به سمنان می رود ،دیگری در سمت مشرق که راه فولادمحله است در میان راه رسم رودبار - فولادحله آب سرد دیده می شود ودر کوههای طرفین راه اشجار جنگلی بسیار است .قریه فولادمحله که از قرای دودانگه مازندران است در ابتدای جلگه واقع شده که موسوم به سلطان میدان است . آبادی در بالای تپه واقع و تقریبا 300 خانوار است یک باب حمام و دو مسجد دارد پیش از این آبادی در تنگه که در طرف غربی جلگه است بوده و آثار و ابنیه و قبور کهنه آن ابادی هنوز نمودار است . در فترت زندیه ابادی از تنگه مزبور به این تپه که مصنوعی به نظر می اید نقل کرده اند و حصار و خندقی هم به دور آبادی کشیده و حفرنموده که آثار حصار و خندق در بعضی جاها هنوز باقی است . در این او.ان عالمی که در فولادمحله ساکن می باشد اخوند ملاعلینقی است که از فضلا و علمای فقه و اصول و مرجع امور شرعیه اهالی است . در وجه تسمیه این قریه گویند فولاد نامی از اهالی خراسان قبل از استیلای عرب بر عجم به این ناحیه امده و بنای این قریه را نهاده و چون اهالی مازندران قریه را محله می گویند اینجا را فولادمحله نامیده اند. اما جلگه سلطان میدانی یا سلطان میدان از قریه مذکور  سلطان سنجر سلجوقی در فصل تابستان به این نواحی آمده و این جلگه شکار گاه او بوده ودر آن آهو و گور صید می نموده و لهذا موسوم به سلطان میدانی شده ، چمنی نیز در این جلگه می باشد که ان را نیز سلطان چمنی می نامند و می گویند این چمن مرتع مراکب سلطان سنجر بوده است »

 در فرهنگ دهخدا ، ذیل کلمه فولادمحله به نقل از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 چنین آمده است : «فولادمحله دهی است از بخش دودانگه ساری که دارای 300 تن سکنه است آب آن از 7 رشته قنات و چشمه تهیه و محصول عمده اش غله و لبنیات است و زنان شال ، گلیم و کرباس می بافند.»

در کتاب سازمان جغرافیایی ارتش فرهنگ جغرافیایی استان دوم سال 1329 آمده است :« فولادمحله از هزار جریب و قریه معتبر است که با پانصد خانوار و مرکز تابستانی حکام هزار جریب می باشد »

وجه تسمیه : فولادمحله از دو واژه فولاد و محله ترکیب شده است که براستناد کتاب فرهنگ معین و کتابهای تاریخی ، فولاد یا به عبارتی اولاد به حاکم و پهلوانی گفته می شد که درقبل از نفوذ اعراب به ایران در منطقه فولادمحله حکمرانی می کرد و نماینده دیو سفید مازندران در این منطقه بوده است فولاد که در شاهنامه از او به اولاد یاد می برد خان هفتم رستم به شمار می رفت که در دست رستم گرفتار شده و به ناچار در صدد نشان دادن جایگاه دیو سفید برای ازادی کیکاووس پادشاه ایران زمین بر می اید و و واژه محله، مالکیت این منطقه را به فولاد می دهد

علما و شهدا : در دورانهای مختلف مردم فولادمحله از برکت علما و نشر احکام و مسائل دینی و تعلیم علوم دینی و قرآنی بی بهره نبودند و در این زمینه با توجه به کلاسهای علوم دینی و قرآنی بسیار غنی بوده اندعلمایی به نامهای حضرات آیت ا... میر صالح موسوی ف ایت ا.. میر حسین موسوی ، آیت ا... سید مصطفی موسوی حجت السلام سید رضا موسوی ، حجت الاسلام سید محمد موسوی، حجت الاسلام سید مرتضی موسوی ، حجت السلام سید رضا موسوی فولادی ، حجت السلام سید مهدی موسوی ، و روحانی مجاهدحضرت حجت السلام والمسلمین سید محمد موسوی از فضلا و علمای فقه و اصول و مرجع امور شرعیه مردم بوده اند که از مهمترین مدرسان می توان آیت ا... سید مصطفی موسوی را نام برد که از شاگردان بنام آیت ا... آقاسید ابوالحسن اصفهانی و هم مباحثه ای ایت ا... بروجردی و از مدرسان حوزه علمیه نجف اشرف بوده است و در این میان مجاهدت حجت الاسلام و المسلمین حاج سید محمد موسوی فولادی (رحمه ا.. علیه)که در تبین دین مبین اسلام و آگاه نمودن مردم در جریان پیروزی انقلاب اسلامی تلاشها و زحمات زیادی را متحمل شد قابل ستودن می باشد . در حال حاضر حجت السلام سید محمد شعیب موسوی و سید محمد صادق موسوی وحجت السلام محمد رضا محبوبی پاسخگوی مسائل و مشکلات شرعی واز مبلغان و ناشران علوم دینی در فولادمحله می باشند . فولادمحله در طول 8سال جنگ تحمیلی 265 رزمنده 75 جانباز ،یک ازاده و 20شهید را تقدیم اسلام و انقلاب نموده است که مرقد مطهر این شهیدان در فولادمحله و شهرستان ساری می باشد.

[خلاصه کتاب در دست تالیف سیمای فولادمحله[ بخش تاریخ ] تالیف سید رضی موسوی فولادی ]


  
جغرافیای فولادمحله

             فولادمحله شمالی ترین روستای استان سمنان در موقعیت جغرافیایی 36 درجه و 5 دقیقه عرض شمالی از خط استوا و درموقعیت 53 درجه و 33 دقیقه طول شرقی از نصف النهار مبدا «گرینویچ» قرار گرفته که در میان سلسله رشته کوه البرز محصور به چند کوه از جمله چهار نو،کاشته کله ، مهتاب و گردنه سوته می باشد . مهمترین کوه فولادمحله چهار نو با ارتفاع 2882 متر وارتفاع فولادمحله از سطح دریا های آزاد 1865 متر می باشد . فولادمحله ار لحاظ تقسیمات سیاسی و اداری مرکز دهستان بوده و در 80 کیلومتری مرکز استان قرار گرفته است ،این روستا تا اوایل سال 1360 شمسی در حوزه استحفاظی دودانگه شهرستان ساری و پس از آن در حوزه شهرستان مهدیشهر سمنان قرار گرفته است . فولادمحله از طرف شمال به روستاهای واوسر ، ولویه . اراء شهرستان ساری و از طرف شرق به روستای اگره دامغان و از طرف جنوب به روستای تویه دروار دامغان و از طرف غرب به روستاهای رودبارک و پرور شهرستان مهدیشهر متصل می باشد

محله های فولادمحله : فولادمحله دارای چندین محله به نامهای سیدا مله ،آغوذ داربن ، ترکون کوچه ، گته کله ، النگ دله ، جوله سر ، شاه کله ، دریم قلی ، عماددره ، گلک همنده ،میر باغ ، ولی دار ، استل سر ، حاجی آباد ، شاه بر سر ومسجد کوچه می باشد که در گذشته در هر محل یکی از طواف استقرار داشته است .

آثار های باستانی و تاریخی : دریم قلی ، قلاع مخروبه عماددره ، امام زاده ابراهیم و امام زاده تاج الدین ، اسپی دار،چی دین ،نوقلی ، گت ده ، میر باغ ، سلطان میدان ، کتر نو

جمعیت : طبق سر شماری سال 1375 روستا بالغ بر دو هزار نفرجمعیت وپانصد خانوار بر آورد گردیده که به دلیل عدم اشتغال برای ساکنین خصوصا جوانان ، بصورت یکی از روستاهای مهاجرفرصت در آمده و به همین دلیل در سال 1385 رشد جمعیت در روستا ثابت بوذه است .

دین و مذهب : مردم روستا تماما شیعه دوازده امامی و متاثر از اعتقادات مذهبی و اسلامی و دارای آیین های ویژه متاثر از فرهنگ مازندرانی در مراسمهای عزا و جشنها و اعیاد می باشند .

 زبان و لهجه : زبان و لهجه مردم فولادمحله مازندرانی و دارای ریشه ، آیین و آداب ورسوم مازندرانی می باشند.

راههای ارتباطی : موقعیت فولادمحله در تلاقی سه راه ارتباطی ساری ، سمنان ، دامغان اهمیت ویژهای پیدا کرده است . در حال حاضر جاده های منتهی به فولادمحله اسفالت می باشد . فاصله فولادمحله تا ساری 110 کیلومتر ، تاسمنان 80 کیلومتر ، تا دامغان 82 کیلومتر می باشد .

اوضاع طبیعی : اقلیم : فولادمحله با توجه به عوامل موثر بر اقلیم آب و هوا مانند شرایط توپو گرافی جریانهای توده های هوایی ، دارای هوایی فرا سرد کوهستانی در زمستان و نیمه مرطوب در فصول بهار و تابستان است میانگین ریزشهای جوی آن حدود 390 میلی متر در سال است . بادهای محلی که در روستا می وزد به نامهای تورنه باد و باد راجی می باشد که تورنه باد از سمت شمال می وزد و وزش آن درتمام طول سال ادامه دارد و در زمستان باعث کولاکهای شدید و در تابستان باعث مرطوب و خنک شدن هوا می گردد ، باد راجی که این باد از سمت جنوب شرقی در فصل گرم سال می وزد و باعث خشکی هوا و ایجاد خسارت به مزارع و باغات می گردد .

منابع آب : مهمترین منابع آب در دشت فولادمحله جهت مصارف کشاورزی و شرب ، آبهای زیر زمینی است که از طریق چشمه ها ، قنوات و چاهها استحصال می گردد ، تعداد قنوات آمار برداری شده در سطح دشت فولادمحله به 15 رشته می رسد که در حال حاضر بعضی از آنها به دلیل خشکسالی و حفر چاهها خشک شده و بعضی هم مورد بهره برداری قرار می گیرند که مهمترین قنوات عبارتند از : حاجی آباد ،عماددره ، کهریز بابا ، ولیدار سفلی ، ولیدار علیا ، حسین آباد ، نو کاریز ، سیب بن ، گندل آباد ، ابراهیم اباد ، سید آباد ، غنی آباد ،چیررودبار ، علی امیر

مهمترین چشمه ها عبارتند از : گت ده ، عماددره ، زرشک او ، اسبداربن ،رباط - علاءالدین- سیب بن ، ورگ او ، میلو ، چیررودبار ، وااو .

پوشش گیاهی : فولادمحله باداشتن 18600 هکتار منابع طبیعی دارای سه نوع پوشش گیاهی است 1- حوزه استپی 2- حوزه جنگلهای سوزنی برگ 3- حوزه کوههای مرتفع . حوزه استپی با بارندگی متوسط 330 میلیمتر مناطق دشت ، تپه ماهور ها و قسمتی از مناطق کوهستانی و نیمه مرتفع را در بر می گیرد و جوامع گیاهی مختلف درمنه زاره ، بالشتکها ، گون زارها ، چمن زارها و درختچه هایی مانند زرشک ، ولیک ، شن آلو وحشی ، کاندس و .... رویش دارند ، همچنین این منطقه محل رویش بسیاری از گیاهان دارویی مانند باریجه و آویشن و سبزیهای صحرایی مانند لولا ، ازلی و سرشی است . حوزه جنگلی با درختان اورس با بارندگی حدود 400 میلی متر که بخشی از مناطق کوهستانی را در بر گرفته که در داخل دره های شمالی درختان پهن برگ هم رویش دارند .

 اوضاع اجتماعی : مهاجرت : فولادمحله به عنوان بزرگترین روستا در منطقه در فاصله سالهای 1345 تا 1375 از جمعیتی در حال تغییرو دگرگونی برخوردار بوده است مطالعات و بررسیها نشان می دهد که علی رغم آن که مهاجرت از این روستا شکل خانوادگی به مازندران و سمنان داشته با این وجود همیشه پذیرای خانوارهایی از سایر روستا ها بوده است . با این حال در طی سالهای گذشته به دلیل بیکاری و خشکسالی مهاجرت خانواده های جوان به سمت و سوی شهرها اغاز گردیده است که ثابت شدن رشد جمعیت را در پی داشته است .

 وضعیت اقتصادی : فعالیتهای اقتصادی در این منطقه به زمین و عوامل طبیعی ارتباط دارد و زمین سر چشمه اقتصادی ان به شمار می رود این وابستگی اساسا در دو شکل بارز کشاورزی و دامداری خود را نشان می دهد . قابل ذکر است که 75 درصد مردم از راه کشاورزی و دامداری به تامین معشیت می پردازند . منابع آب کشاورزی از قنات ها ، چشمه ها و چاههای عمیق و نیمه عمیق تامین می شود که خشکسالی های دهه دوم و سوم پس از انقلاب تاثیر فراوانی در کم شدن میزان ابدهی و حتی خشک شدن بعضی چشمه ها ، قناتهاو چاههاگردیده است . فولادمحله دارای 1681 هکتار اراضی کشاورزی که از این مقدار 800 هکتار آن به صورت آیش می باشد . فولادمحله از مراکز مهم کشت گندم ، سیب زمینی ، چغندر قند و باغات میوه به حساب می آید . یونجه ، علوفه و کاه بعنوان محصولی که در فصل زمستان مورد استفاده دام قرار می گیرد نقش حیاتی در تغذیه دام دارد .

دامداری : سوابق تاریخی فولادمحله نشان می دهد که این روستا از دیر باز از لحاظ اقتصادی به دامداری متکی بوده است و این اتکاه تا زمان حال نیز ادامه دارد . دامداری از مهمترین فعالیت اقتصادی اهالی به شمار می رود . عمده دامهارا گوسفند ، بز ، گاو و گوساله تشکیل می دهند که بیشتر به روش سنتی نگهداری می شوند . مراتع ییلاقی فولادمحله اکثرا در شمال روستا و در کوههای مرتفع واقع شده اند که از مهمترین مراتع ییلاقی می توان به چهار نو" پیاز چال ، منداک چال ، دگا ، عماددره ، کتر نو ، یوسف شاه ، میلو ، سیک ، پشت طول ،وجیر خورجین ،حجیر دشت و گوی چاله نام برد مراتع میان بند یا میان دست که در اطراف روستا واقع شده اند و بیشتر در فصل پاییز و زمستان مورد استفاده دامها قرار می گیرد . دامداران فولادمحله باتولید گوشت قرمز و شیرو لبنیات  بخشی از نیاز شهرستان ساری و سمنان را به این محصولات برآورده می نمایند .  .

پرورش طیور : پرورش طیور به دو صورت سنتی و صنعتی در فولادمحله رواج دارد . در روش سنتی تقریبا اکثر خانوارها به پرورش چند قطعه مرغ و خروس بومی جهت استفاده از تخم مرغ و گوشت و پرورش اردک ، غاز و بوقلمون می پردازند . در روش صنعتی ، پرورش مرغ اختصاص به مرغ گوشتی دارد 8 واحد مرغداری صنعتی با ظرفیت 77 هزار قطعه با جوجه ریزی در سه نوبت سهم بسزایی در تولید گوشت سفید دارند . مرغداری های صنعتی در خارج روستا و در دو طرف جاده اصلی فولادمحله به کیاسر و شهمیرزاد قرار دارند .

ناحیه صنعتی : این ناحیه با مساحت 100000 متر مربع در شرق فولادمحله در فاصله 3 کیلومتری از سوی جهاد سازندگی احداث و کارهای زیر بنایی آن انجام گردیده ولی به دلایل مختلف از قبیل دوری با مراکز شهر ، نبود برق فشار قوی و مناسب ، و عدم برنامه ریزی وتا حدودی کم توجهی بعضی مسوولین عملا فعالیت در آن بسیار محدود بوده است . از سال 1388 با تقویت برق و آسفالت جاده سمنان - ساری - دامغان و سهل شدن دسترسی به بازار مصرف و از طرفی وجود مواد اولیه برای صنایع تبدیلی تقاضا برای سرمایه گذاری افزایش یافته است .

صنایع دستی : از دیر باز مردم روستا به صنایع دستی از قبیل گلیم بافی ، کرباس بافی ، شال بافی . جاجیم بافی و چغا بافی مشغول و تقریبا تمام نیازهای خود را خودشان برآورده می ساختند و در این زمینه خود کفا بوده اند ولی در حال حاضر با توجه به صنعت روز صنایع دستی در این روستا رو به تضعیف می باشد .

اماکن و امکانات خدماتی فولادمحله : امکانات و تسهیلات رفاهی موجود در روستا عبارتند از : مرکز بهداشت درمانی ، خانه بهداشت ، نمایندگی صدا و سیما ی مازندران و سمنان ، مدارس ابتدایی تا دبیرستان و پیش دانشگاهی ، مساجد و تکایا و روحانی مستقر ، اماکن متبرکه ، شبکه بهداشتی اب شرب ، دفتر ICT و پستبانک ، برق سراسری ، مجموعه و زمین ورزشی ، شرکتهای تعاونی از قبیل تولید کشاورزی ، تولید دامی ، تعاونی مصرف ، بهزیستی ، جایگاه توزیع گاز مایع ، جایگاه توزیع نفت سفید و نفت گاز ، جهاد دهستان ، اداره پست ، پایگاه مقاومت بسیج ، پاسگاه نیروی انتظامی ، کتابخانه عمومی ، مخابرات ، دفتر شورای تسلامی ، دفتر دهیاری ، دفتر شورای حل اختلاف

[ خلاصه ای از کتاب در دست تالیف سیمای فولادمحله [بخش جغرافیا] تالیف سید رضی موسوی فولادی  ]


  

 

زندگینامه علمای دینی فولادمحله

     با اخراج سادات دوازده امامی از مدینه توسط حاکم وقت و مهاجرت  پدرآیت ا... میرصالح موسوی از مدینه منوره به استرآباد ( گرگان کنونی ) آیت ا... میر صالح پس از چندی تصمیم به بازگشت به مدینه را گرفت در راه بازگشت از استر آباد به مدینه به دلیل نا امن بودن شهر مدینه برای سادات علوی و از طرفی درخواست مردمان این منطقه در روستای فولادمحله سکنی گزید  و از آن پس مردم فولادمحله و حومه آن از برکات وجود سادات علوی و علمای دینی بهرمند شدند و احترام خاص و ویژه ای به خانواده سادات می گذاشتند .این حضرات که فراگیری علوم دینی در خانواده آنها موروثی بود ، فرزندان خود را پس از یادگیری علوم مقدماتی در نزد خود ،  برای دوره های تکمیلی به نجف اشرف می فرستادند . آیت ا... میر حسین موسوی ( معروف به گت کل میر حسین )   فرزند آیت ا... میر صالح ، حجت الاسلام آقا سید رضا ( معروف به گت آقاسید رضا ) فرزند آیه ا... میر حسین موسوی ، آیت ا...  سید مصطفی موسوی ( معروف به آقاسید مصطفی ) و برادرش حجت الاسلام سید محمد موسوی ( معروف به آقاسید محمد ) فرزندان حجت الاسلام گت آقا  سید رضا و حجت الاسلام  سید رضا موسوی فرزندان آقاسید محمد از جمله علمایی هستند که دروس تکمیلی خود را در نزد علمای تراز اول شهر نجف گذرانده اند . آیت ا... آقاسید مصطفی که از علمای تراز اول مازندران به شمار می رود تحصیلات مقدماتی را در ساری و تکمیلی را در حوزه علمیه نجف گذراند ایشان از شاگردان آیت ا... آقاسید ابوالحسن اصفهانی و هم مباحثه ای آیت ا... بروجردی ُ آیت ا... کوهستانی و آیت ا... بنافتی به شمار می رفت اقاسید مصطفی که از مدرسان حوزه علمیه نجف بودند در اواخر عمرشان به زادگاه خود فولادمحله مراجعه و در سال 1321 شمسی درگذشت . حجت الاسلام سیدرضا که از او در مازندران و نجف به نام سیدمحمد رضا مازندرانی یاد مینمودند از شاگردان آخوند خراسانی و داماد علامه نوری بوده است او که به درجه اجتهاد رسیده بود از مدرسان بنام حوزه علمیه نجف به شمار می رفت و شاگردان بنامی راتربیت نمود او در سال 1330شمسی درسن 40 سالگی درگذشت و در وادی الاسلام نجف به خاک سپرده شد . حجه الاسلام سید مرتضی موسوی علوم مقدماتی  را نزد عموهای خود گذراند و در حین تحصیل دعوت حق را لبیک گفت و حجت الاسلام سید مهدی موسوی فرزند آقاسید محمد که پدر خود را در سن کوچکی از دست داده بود دروس مقدماتی را نزد عموی خود آیت ا... آقاسید مصطفی و دوره تکمیلی را در شهر دامغان و مشهد مقدس گذراند که در سن جوانی دعوت حق را لبیک گفت . با وفات حجت الاسلام سید مهدی موسوی و آیت ا... سید مصطفی موسوی در سال 1321 شمسی ، فولادمحله به مدت 25 سال فاقد روحانی بود و مردم برای انجام امور شرعی و مراسمهای مذهبی متکی به علمای روستاهای اطراف من جمله تویه درواردامغان  و اراء ساری بودند و مشکلات زیادی راهم در برآوردن احتیاجات مذهبی متحمل می شدند تا اینکه حجت الاسلام و المسلمین سید محمد موسوی فرزند حجت الاسلام سید مهدی موسوی که تحصیلات مقدماتی را در شهر دامغان و تحصیلات تکمیلی را در مشهد مقدس و شهر قم گذرانده بود عهده دار امور شرعیه فولادمحله تا سال 1385 شمسی گردید . در حال حاضر که در دهه آخر سال 80 شمسی قرار داریم حجت السلام سید محمد شعیب موسوی( فرزند حجت السلام سید محمد موسوی( ره ) )و حجت السلام سیدمحمد صادق موسوی و حجت السلام شیخ محمد رضا محبوبی عهده دار امور شرعی و پاسخگوی مسائل دینی و مذهبی مردمان فولادمحله و حومه می باشند .

 

زندگینامه آیت ا...  آقا سید مصطفی موسوی

زندگینامه مروج الاحکام فی الدین و المجتهدین آقاسید محمد موسوی

زندگینامه حجت السلام و المسلمین سید مهدی موسوی

زندگینامه حجت السلام و المسلمین سید رضا موسوی

زندگینامه حجت السلام والمسلمین حاج سید محمد موسوی

 


  

 fuladmahalleh-tape dervaz sar

تصویر قدیمی وزیبا از تپه دروازسر یا دریم قلی فولادمحله (پولادمحله)


  




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ